یادته یه روز بهم گفتی هر وقت خواستی گریه کنی برو زیر بارون که
نکنه یه نامردی اشکاتو ببینه وبهت بخنده !؟گفتم اگه بارون نیومد چی
؟.... گفتی اگه چشمای قشنگ تو بباره آسمون گریه اش میگیره....
گفتم یه خواهش دارم. وقتی آسمون چشمهام خواست بباره تنهام
نذار... گفتی: چشم !!حالا امروز من دارم یه گوشه ی خلوت گریه می
کنم اما آسمون نمی باره.... تو هم اون دور دورا ایستادی